41محدودیت های آموزش زبان

توضیح مختصر: تبدیل شدن به یک زبانشناس به شما بستگی دارد نه به معلمان یا مدارس. معلمان زبان متعهد هستند تا به پیشرفت شما کمک کنند اما آنها نمی توانند شما را مسلط گردانند. پس راه حل چیست؟ این درس را مطالعه نمایید.

زمان مطالعه: 14 دقیقه

سطح: خیلی سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

ترجمه‌ی درس

41. محدودیت های آموزش زبان زبان باید کشف شود. این را نمی توان به یک زبان آموز بی انگیزه آموخت. تبدیل شدن به یک زبانشناس به شما بستگی دارد نه به معلمان یا مدارس. معلمان زبان متعهد هستند تا به پیشرفت شما کمک کنند اما آنها نمی توانند شما را مسلط گردانند. شما مجبور هستید خودتان زبان را بیاموزید. معلم می تواند انگیزه بدهد ، توضیح بدهد و بهترین منابع زبانی ممکن را برای شما تهیه کند. پس از آن شما باید مسولیت را بر عهده بگیرید و (مسیر) یادگیری خود را بر اساس علاقه و طبیعتان دنبال نمایید. اگر این کار را انجام دهید شما به صورت طبیعی و بدون استرس، زبان را فرا خواهید گرفت. کلاس درس زبان اغلب دارای محیطی ساختگی است که در آنجا بر آموزش زبان، به روش تایم بندی که از سوی سیستم اموزشی تحمیل شده است، تاکید می گردد. انتظار می رود، معلم، دانش زبانی یا مهارت ها را بر اساس دستور العمل معین ارائه دهد. تا زمانی که کتاب های درسی، برای دوره های زمانی تعیین شده و نتایج تست ها مثبت است، فرض این است که زبان آموخته شده است. متاسفانه نتایج دوره های تسلط (به زبان) ، غالبا نا امید کننده است. کلاس زبان می تواند استرس زا باشد.

اغلب دانشجویان دوست ندارند که معلم، آنها را (خطاهای ) آنها را در مقابل دیگران اصلاح کند و اغلب از ناتوانی خود در خوب صحبت کردن، نا امید می شوند. یک انتظار اساسی وجود دارد که دانش اموزان باید به (همه چیز را ) به درستی انجام دهند بجای اینکه فقط ارتباط برقرار کنند. به طور متناوب، دانش آموزان احساس ترس یا دلخور شدن از دیگر دانش اموزان را به همراه دارند، بسته به این که آیا همکلاسی هایشان بیشتر یا کمتر از آنان در یادگیری زبان ماهر هستند. در کارآمد ترین کلاس های درس، این زبان نیست که مطالعه می شود بلکه موضوعات دیگری که مناسب با علاقه دانش اموزان است مطرح می گردد. زبان آموز با مطالعه دیگر موضوعات، زبان را جذب می کند و در اشتیاق آنها برای ارتباط برقرار کردن پیرامون مواردی که به آنها علاقمند هستند، کمتر بر مشکلات زبانی خودشان، توجه می کنند. پس از آنکه زبان آموزان به قدر کافی با خواندن و گوش دادن در معرض مفاهیم جالب قرار می گیرند، به تدریج از نیازشان به تصحیح ساختار و استفاده درست از کلمات، اگاه می شوند. و سپس انگیزه می گیرند تا بر این جنبه های زبان کار کنند.

بهتر است اگر زبان آموزان به چیزی نیاز دارند، درخواست کمک کنند به جای اینکه به جدول زمانبدی معلم واکنش نشان دهند. معلم قادر است دانشجویان را به طور خصوصی یا بر اساس محتوای کتبی اصلاح کند و در صورت لزوم و یا متناسب با نیازشان، توضیحات مربوط به گرامر را ارائه دهد. کلاس درس می تواند مفید باشد اگر از آن به روش انعطاف پذیری استفاده شود که نه معلم بلکه زبان اموز را در کنترل قرار دهد. راه دیگری که معلمان به جای زبان اموزان( انجام میدهند)، کنترل اموزش زبان رسمی از طریق استفاده مکرر تست های ارزشیابی زبان اموزان است. به دلایل مختلف، مقامات آموزش و پرورش دریافتند که ضروریست تا سعی شود، صلاحیت زبان غیر از زبان مادری، به طور عینی ارزیابی شود. برای زبان انگلیسی آزمون های استانداردی به نام TOEFL و TOEICو مشابه اینها وجود دارد.

این تست ها ممکن است برای ورود به دانشگاه و یا مصاحبه شغلی ضروری باشد اما به اعتقاد من نتیجه این ازمون ها، راهنمای موثقی از میزان تسلط بر زبان نیست. آنها (این ازمون ها) نباید تبدیل به دغدغه و فکر دائم و همچنین تبدیل به هدفی در یادگیری زبان شود. بهترین داور برای سنجش صلاحیت یادگیریتان؛ خود شما هستید. اگر بتوانید به راحتی، بیشتر بخوانید یا بتوانید بیشتر آنچه را که می شنوید درک کنید یا حالت راحتی را در هنگام معرفی خود دارید. اینکه با رسیدن به یک توانایی متعادل در زبان جدید، به نتایج بهتری در این ازمون ها خواهید دست یافت به جای اینکه صرفا برای همین ازمون ها مطالعه کنید. بیشتر زبان اموزان بر انجام این ازمون ها تمرکز خوبی دارند به جای اینکه بر روی چگونگی برقراری ارتباط به طور راحت ، تمرکز کنند. در اماده سازی این ازمون ها خصوصا برای ازمون های تخصصی، زبان اموزان لیستهایی از کلمات را که از هر متنی استخراج کردند، مطالعه خواهند کرد . آنها ساعت های بی شماری را صرف بررسی کتاب های تخصصی با قوانین گرامر، لیست های افعال، عبارات، اصطلاحات و نمونه سوالات می کنند. آنها تکنیک هایی برای به دست آوردن نمرات بالا در این آزمون ها را مطالعه می کنند. به این ترتیب آنها روشهای مطالعه که ناکارآمد و استرس زا هستند را، دنبال می کنند.

در دراز مدت تاکید غیر ضروری بر گرفتن نمرات بالا در ازمون های TOEFL یا TOEIC می تواند شما را از هدف اصلیتان که دستیابی به تسلط بر زبان است، منحرف کند.آزمون فقط یک هدف موقت در راه موفقیت های علمی و حرفه ای است. اگر بر روی نتایج ازمون تمرکز کنید بدون اینکه واقعا زبان یاد بگیرید، شما فقط خودتان را گول زدید. و در نهایت نمی توانید از زبان به طورموثر استفاده کنید. راه میانبری وجود ندارد. برای به راحتی پاسخ دادن سوالات TOEFL یا TOEIC شما باید با روند طبیعی زبان در بسیاری از زمینه های مختلف آشنا شوید. این می تواند بهترین دستاورد باشد که به صورت متمرکز بشنوید و حجم وسیعی از مطالب متنوع جالب را بخوانید درحالی که (در کنار آن ) از یک برنامه که به کمک آن لغات جدید و خصوصا بیشترین عبارات رایج را دارد استفاده کنید.این نوع قرار گرفتن در معرض زبان جدید در شرایط واقعی، بدون مطالعه گرامر و لیست لغات، از سریع ترین و لذت بخش ترین روش یادگیری است.

در برخی کشورها، به ویژه در آسیای شرقی، رقابت شدیدی برای ورود به مدارس و دانشگاه های معتبر وجود دارد. توانایی( وتسلط به ) زبان خارجی، موضوع مهمی است و کودکان مدرسه در میان فشار ناشی از برنامه های سخت مطالعاتی برای رسیدن به نمرات خوب در ازمون های ملی قرار می گیرند. مدارس پر جمعیتی با کلاس های پنجاه الی هفتاد نفره وجود دارد. در چنین شرایطی غیر ممکن است که بتوانند یادبگیرند که چگونه ارتباط برقرار کنند. معلمان وقت خود را برای چگونگی نمرات بالا گرفتن در امتحانات مسخره صرف می کنند. من به خوبی درک می کنم که این روش تدریس اشتیاق زبان اموز را در ارتباط با زبان جدید کم می کند. سیستم های مدارس دولتی در همه جا در تدریس زبان های دوم به شدت نا موفق بوده اند. این تأثیر منفی بر یادگیری زبان دارد. بسیاری از زبان شناسان که استعداد بالقوه یادگیری دارند در شرایطی قرار می گیرند که فکر کنند، زبان یک موضوع خسته کننده است که باید در مدارس تدریس شود.

در مورد خودم، دریافتم که مطالعه تئوریک توضیحات گرامری خسته کننده است و راه موثری برای یادگیری زبان نیست. من در برابر انجام تمرینات و پاسخ به سوالاتی که دانش گرامری من را سنجش می کرد مقاومت داشتم. پس از ترک دبیرستان من کشف کردم که از طریق در معرض قرار گرفتن زبان سریعتر یاد گرفتم تا اینکه در محیط کلاس به تدریس رسمی تکیه داشتم. ساختارجملاتی که در ابتدا عجیب و سنگین بودند، به دلیل اینکه اغلب با آنها در خواندن و شنیدن به طور کافی مواجه شدم در نهایت برایم عادی شدند. گاهی اوقات من برای پاسخ به سوالاتی که پیرامون زبان داشتم از کتاب های گرامری استفاده می کردم. این توضیحات گاهی اوقات کمک کننده و گاهی کار امد نبود. تقریبا شبیه زمانی که من لغات را در دیکشنری جستجو می کردم و اغلب توضیحات گرامری آنها را اگر درک میکردم، برای مدتی به یاد می اوردم و سپس فراموش میکردم.

در نهایت تنها با در معرض قرار گرفتن با زبان به طور کافی، گرامر و دستور زبان من بهبود پیدا کرد. من آماده بودم تا تلاش قابل توجهی را خارج از کلاس، به خواندن و شنیدن موضوعات مورد علاقه ام اختصاص دهم. این راه طبیعی و لذت بخشی برای کشف زبان بود. من روش خودم را برای گسترش واژگان فعالم، توسعه دادم تا اطمینان حاصل کنم که قادرم کلمات و عبارات را حفظ کنم به جای آنکه فورا فراموششان کنم آن هم به خاطر اینکه مدتی آنها را ندیدم. این روشها به من کمک کرد تا برنامه زبانشناس را توسعه دهم. بی شک زبان اموزانی وجود دارند که در محیط ساختاری کلاس های زبان معمولی شادند و به راحتی گرامر را مطالعه می کنند و برای ازمون اماده می شوند. با این وجود این زبان اموزان می توانند از سیستم یادگیری خودشان مانند Linguist استفاده کنند. با سفارشی کردن فرآیند یادگیری با توجه به نیازها و منافع خود، دانش آموزان متوجه خواهند شد که تجربه کلاس زبان آنها موثرتر خواهد بود. به این ترتیب آنها می تواند برای خودشان امکان پذیر سازند که به پیشرفت زبانشنان بعد از اتمام کلاسهای رسمی ادامه دهند.

متن انگلیسی درس

مشارکت‌کنندگان در این صفحه

مترجمین این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:
nasim_yas nasim_yas - مشارکت : 100.0 درصد

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.